گردآوری و ترجمه از تینا طالبیان هنرجوی مدرسه آرتسنس
نانا حایتمن متولد ۱۹۹۴ در آالمان، یک عکاس مستند آالمانی-روس تبار است که در حال حاضر در مسکو زندگی میکند.آثار وی غالبن به موضوعاتی مانند انزوای جسمی، اجتماعی و معنوی و همچنین ماهیت و نحوه واکنش و تعامل مردم با محیط پیرامونشان میپردازد.
حایتمن می گوید: در روسیه وقتی صحبت از سیاست میشود اغلب با انفعال روبرو میشوم. هر وقت فشار بیشتری بر زندگی مردم تحمیل میشود، آنها معمولن به جای مقابله فعال، راهی درونی برای مقابله با محدودیتها و ظلمها پیدا میکنند. در دهه ۹۰ و بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی مردم در حالت سرخوشی به سر میبردند و امید برای رسیدن به وضعیتی بهتر در آنها افزایش یافته بود. اما با گذشت زمانی طولانی از آن دوران حالا مردم در مقابل سیستم احساس ضعیف بودن میکنند و یا شاید هم نمیدانند چرا باید با مبارزه برای تغییری به نظر غیرممکن، خودشان را در معرض خطر قرار دهند. ما میبینیم که چگونه کنترل دولت به طور فزایندهای شدت گرفتهاست، در خیابانها دوربینهای مداربسته وجود دارند و به زودی شناسایی کامل چهره افراد نیز توسط این دوربینها امکانپذیر خواهد شد.
به نظر میرسد همهگیری کرونا، فرصت مناسبی برای یک قدرت خودکامه باشد. در طی این چند هفتهای که از انتخاب مجدد پوتین میگذرد و حالا که وی تا سال ۲۰۳۶ قدرت را در دست دارد، بسیاری از روزنامهنگاران و مخالفان وی دستگیر شدهاند؛ سیستمی مانند آنچه در رمان ۱۹۸۴ جورج اورل توصیف شده بود،مدام جلوی چشممان میآید. به همین خاطر مهم است که بتوانیم فضاهای آزاد بسازیم، فضاهایی که بتوانی در آن بدون این که مورد توجه قرار بگیری خیالبافی کنی.
حایتمن این گونه مجموعهاش را معرفی می کند: « مردی که از او در این مجموعه عکاسی شده است دوستم آندری، یک دلقک و عروسکگردان است؛ او قرار بود در یک بزرگداشت نقش یک دلقک با نام «سالوا» را این تابستان اجرا کند که به دلیل سیاستهای حکومتی در زمان کرونا کنسل شد و حالا آندری افسرده شده است.
آندری اهل سیبری است. من و آندری با هم در آپارتمان مادربزرگم که در دهه ۵۰ میلادی از اینجا نقل مکان کرده، زندگی میکنیم. او و دوستانش حالا دیگر دنیای خارق العاده خودشون را ساختهاند؛ مضحک، شوریده و فریبنده. دنیای زیرزمینی تئاتر و هنر که بهویژه در شهرهای کوچک بسیار فعال، خلاق و الهامبخش به نظر میرسد، ولی این جور برنامهها فقط به طور مخفیانه در زیرزمینها، اتاقهای نشیمن و سالنهای تئاتر کوچک به نمایش در میآیند. شاید سرکوب در کشورهایی مانند روسیه باعث ایجاد چنین خلاقیتیهایی در بین مردم شده است.
من به عنوان یک عکاس مستند در این مجموعه در کنار دوست اکپرسونیستم، آندری، قرار گرفتهام و همینطور که در حال نشاندادن زندگی روزمره به روشی واقعگرایانه هستم، آندری را میبینم که دنیای درونی خود را تجربه میکند و بیشتر بر روی احساسات و درونیاتش تمرکز دارد تا واقعیتهای دنیای بیرون.
قرنطینه در مسکو به شدت توسط پلیس کنترل میشود و فقط برای خرید اجازهی خروج از خانه را میدهند. برای همین با شروع قرنطینه، تصمیم گرفتم دوربینم را بر روی آندری و جادویی که مدام در اطراف خود ایجاد میکند نشانه بگیرم. بعضیوقتها از موقعیتهایی که او را در آن پیدا میکردم عکس می گرفتم و گاهی با هم دنیای فراواقعی خودمان را در یک چهاردیواری خلق و صحنه پردازی میکردیم. همچنین ما برای خودمان یک دنیای جدیدی کشف کردیم: بام آپارتمانمان. پشت یک در بسته در طبقه ۱۳ام پلههایی که به پشت بام ختم میشدند را یافتیم، و اینترنت را برای پیداکردن روشّهایی درباره چگونه بازکردن قفل در بدون داشتن کلید جستجو کردیم. ساختن یک دنیای جادویی و اجرای اعمالی «سرکشانه» کارهایی است که به ما امید میدهند و این سرکشی چیزیست که ما در این روزها بیشتر از قبل به آن نیاز داریم.
اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد میکنیم مجموعه عکس یک عاشقانه را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مشاهده کنید.