نوشته فاطمه رضاییچله هنرجوی مدرسه آرتسنس
Beanpole یا قد بلند دومین فیلم بلند کانتمیر بالاگوف است که در سال ۲۰۱۹ اکران شد و جایزه بهترین فیلم خارجی از جشنواره کن را از آن خود کرد. اییا دختر قدبلندیست که همین ویژگی به نام مستعارش بدل شده است. او که از پسربچه کوچک دوستش نگهداری میکند پرستار است و در دورهای زندگی میکند که جنگ جهانی دوم به تازگی تمام شده. او به دلیل عارضه مغزی که در طول جنگ به آن مبتلا شده، گاهی خشکش میزند و به نوعی برای چند دقیقه به کما فرو میرود. روزی در حین بازی با پسربچه خشکش میزند و ناخواسته علت مرگ کودک میشود. دوستش ماشا از جنگ برمیگردد و در مقابل فقدان پسربچه که تنها دلیل زندهبودنش بود، تصمیماتی میگیرد که زندگی اییا را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
شاید سران حکومتی و دولت هر کشوری در هر دورهای دلایل و شیوه سیاستمداری خودشان را داشته باشند اما تاثیری که جنگ بر اکثریت مردم به جای میگذارد، همواره به یک شکل است. فیلم قدبلند نیز مانند سریال گروه برادران که درباره آن نوشتهایم، با استفاده از همین رویکرد به دل مخاطبش فارغ از هر جغرافیای خاصی نفوذ پیدا میکند. ابزار قدرتمند سازندگان این اثر، وفاداری به واقعیتی است که بیپرده گفته میشود و در عین حال داستان و فضاسازی مختص به خود را دارد. سادگی نیز از ویژگی های پررنگ این فیلم است که در تمام اجزای آن از جمله بکگراندهای تک رنگ تا حالات چهره بازیگرانش و نماهای ثابت نسبتن طولانیاش دیده میشود و به گونهای نماد بهتزدگی مردم پس از جنگ است که آن را در قصه هر کدام از آنها دنبال میکند. اشارههای سیاسی فیلم نه آنقدر پنهان است که بتوان آن را به عنوان نماد مفاهیم دیگری غیر از جنگ و خودکامگی دولت دانست نه آنقدر شعارگونه هستند که غیرقابل پذیرش باشند و مخاطب را از خود برانند.
شاید پس از سالها و در این حجم بالای تولید فیلمهای سینمایی، داستان فیلم قدبلند و جزییات آن را از یاد ببرید اما هرگز رقص رنگ سبز و قرمز با همراهی طیف گرمی از رنگها که در تمام فیلم حضور دارند را فراموش نخواهید کرد. این رنگها از قابی به قاب دیگر جاری میشوند و داستان شخصیتهای فیلم و احساساتشان را در یک کل واحد قرار میدهند.
پاشکا همان کودک آرام و معصوم، یادآور تنها امید برای دو شخصیت اصلی داستان است که در مورد اییا با خود ماشا جایگزین میشود و این را با نماهایی با میزانسن و دکوپاژی مشابه در روابط بین این دو میتوانیم تشخیص دهیم. اما برای ماشا، پاشکا تنها راه معنادهی به تمام رنجهاییست که در زندگی به خصوص دوران جنگ کشیده و به قول خودش تنها با حیاتی دیگر جایگزین میشود. از این نظر دست و پایی که ماشا برای قابل هضمکردن پوچی زندگیاش میزند، اثری عمیق در مخاطب به جای میگذارد مانند صحنهی چرخیدن در لباس سبزی که خیاط برای پرو به تن او کردهاست یا در سکانس آخر از آیندهای حرف میزند که از درون عدم تحقق آن را نمیتواند انکار کند.
مشخصات فیلم:
فیلم: Beanpole سال ساخت: 2019 / کارگردان: کانتمیر بالاگوف
اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد میکنیم مقاله معرفی انیمیشن بکش و شهر را ترک کن را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مطالعه کنید.