نوشته معصومه شصتی هنرجوی مدرسه آرتسنس
ارویت در ماه جولای سال 1928 میلادی، از پدر و مادری روسی در شهر پاریس به دنیا آمد. سالهای کودکی خود را در کشور فرانسه و شهر میلان ایتالیا گذراند و در سال 1939 با خانواده خود به آمریکا مهاجرت کرد. وی در زمان جنگ جهانی دوم در یک لابراتوار عکاسی مشغول به کار شد و در سال 1948 به نیویورک نقل مکان کرد و فیلمسازی را در آنجا فراگرفت.او در سال 1953به آژانس عکس مگنوم پیوست و توانست به پروژههای عکاسی مختلفی در سفرهای خود در سرتاسر دنیا بپردازد همچنین وی سه سال رئیس این آژانس بود.
صحبت درباره ترکیب بندی عکسها بسیار جذاب است.اکر دوست دارید عکسهایتان از نظر ترکیب بندی با دقت بررسی شوند و یا اگر میخواهید با قواعد و استانداردهای به روز ترکیب بندی عکاسی کنید،پیشنهاد ما شرکت در کلاس ترکیببندی در عکاسی مدرسه آرتسنس است .این عکس ارویت هم که در قطع مستطیل و به صورت افقی ارائه شده و سیاه و سپید است، ترکیب بندی بسیار جذابی دارد و این اولین نکتهایست که توجه ما را به خودش جلب میکند. در این عکس که سعی شده با چهارچوب یک پنجره اتومبیل دوباره قاب گرفته شود ما تنها پسری را میبینیم با چشمان روشن و موهایی که در کنار گوشهایش کوتاه هستند، فرمان اتومبیل دیده میشود ولی کسی پشت فرمان ننشسته، احتمالن افراد دیگری نیز در ماشین هستند زیرا تصویر محو یک فرد که شاید یک زن باشد در پشت سر پسرک مشخص است، این زن پشت به پشت صندلی راننده نشسته پس به احتمال قوی این اتومبیل یک مدل استیشن است، از نوع پنجره نیز میتوان این حدس را زد.
پسرک در عکس ارویت خوشحال به نظر نمیآید، نمیدانم از ابتدا همینطور بوده و یا هنگامی که از سر کنجکاوی چشم را در جلو شکستگی شیشه قرارداده تا منظره را از آن پشت نگاه کند اینطور ناراحت شده، به گمانم شاهد منظره جالبی نیست، از چهرهاش که اینطور به نظر میآید. شاید هم از انتظار به ستوه آمده انتظار اینکه بقیه بیایند و اتومبیل حرکت کند. چشمان روشنش بسیار زیبا هستند ولی چشم دیگرش که آنرا در جلو شکستگی قرار داده تصویر را غمانگیز کرده انگاری این شیشه نیست که ترک دارد این پسرک است که ناقص شده، ترک خورده. غم موجود چهره پسرک به این برداشت کمک میکند.
شاید او در این سن کم در یک لحظه به دریافتی ناگوار از دنیا رسیده، شاید رازهایی را که باید چند سال دیگر میفهمید در یک آن دریافت کرده و اینها خارج از ظرفیت او بوده، شاید او به این پی برده که کل هستی چهارچوبی دارد برای هر اتفاق و خارج از آن چیزی نیست و هر حادثهای علتی دارد که خیلی وقتها از کنترل انسان خارج است. این علتها شاید گاهی بسیار کوچک و پنهان باشند و بیارتباط به خود واقعه، این باعث میشود که او اکنون به عدم ثبات و پیشبینی برخی پدیدهها باور داشته باشد آنچنان که شاید بال زدن پروانهها در برزیل بتواند طوفانی در تگزاس را سبب شود.
اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد میکنیم مقاله جنگ و صلح را که درباره عکس دیگری از الیوت ارویت است بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مطالعه کنید.