نوشته فاطمه رضاییچله هنرجوی مدرسه آرتسنس
فیلم کفرناحوم Capernaum با ریتمی تند شروع میشود و آنقدر حرف دارد که شاید برای گفتنش یک درام دو ساعته زمان بسیار کمی باشد.در واقع این فیلم فقط گوشههایی از داستان شخصیتهایش را بازگو میکند اما در همان ابتدا و با دیالوگی از شخصیت اصلیاش، سیلی اول را به مخاطب میزند. دیالوگی که مخاطب به هیچ وجه انتظار شنیدنش از زبان یک کودک، حتا از نوع زاغهنشینش را ندارد. دیالوگی که مخاطب بزرگسال نیز شاید هیچگاه به خود جرات پرسیدن یا حتی فکر کردن به آن را نداده باشد؛ قاضی از زین 12 ساله میپرسد میدانی برای چه در دادگاه حضور داری و او جواب میدهد: «آره، میخوام از پدرمادرم بابت به دنیا آوردنم شکایت کنم.»
همین نوع برخورد با واقعیت و داستان جذابی که بر اساس قوانین کلاسیک فیلنامهنویسی تا حد بسیار زیادی بینقص است و یک کلاس داستانگویی کامل به حساب میآید، جوایز بسیاری از جشنوارههای معتبری چون کن برای کفرناحوم به ارمغان آورد اما مهمترین قدردانی که از مردم دریافت کرد باارزشترین جایزه برای آن به حساب میآید: پرفروشترین فیلم عربی تاریخ در منطقه خاورمیانه. با ما همراه باشید تا در ادامه به نقد و بررسی فیلم کفرناحوم Capernaum بپردازیم.
زین پسری 12 ساله است که در دادگاهی بابت چاقو زدن به فردی مجرم شناخته شده است این بار در دادگاه به عنوان شاکی حضور پیدا کرده تا از پدر و مادرش شکایت کند. داستان از اینجا به عقب برمیگردد و از زندگی زین در زاغهها شروع میشود. زین کودکی است که پدر، مادر، خانه و خانواده دارد اما زندگیاش فلاکتبارتر از یک کودک یتیم است چون توسط پدر و مادری بیمسئولیت و جاهل به کار مجبور شده و مورد سواستفاده قرار میگیرد. سحر خواهرش که تفاوت سنی خاصی با او ندارد تنها دلگرمیاش در این دنیای تاریک است که توسط والدینش در معاملهای با صاحبخانهشان معاوضه و در واقع به نام ازدواج فروخته میشود. زین نیز از خانه فرار میکند و داستان بیپناهیاش شروع میگردد.
کفرناحوم شاید داستانی تکراری باشد که همچون امری معقول برای اکثریت جامعه در بیشتر کشورهای خاورمیانه عادی به حساب میآید، اما هنگامی که داستانی با این جزئیات زیاد و ظرافتی شگفتانگیز در قالب فیلم نمایش داده میشود راهی جز توجه و اهمیت دادن برای مخاطب باقی نمیگذارد. صداقتی در بیان نادین لبکی کارگردان خوب لبنانی است که جذبهاش مخاطب را تا مدتها بعد از اتمام فیلم رها نمیکند. فیلم هیچچیز برای پنهان کردن ندارد و مدام ساختارهای بسیار معمولی که در قالب خانواده یا رفتار جامعه در برابر این قشر از مردم در ذهن مخاطب شکل گرفته را خراب میکند تا از وفاداری خالص خود نسبت به داستان شخصیتهایش کم نشود. مانند صحنهای که مشتری میخواهد به زین تعرض کند یا پلانی که مادر زین به پدر او اصرار میکند تا زین را به مدرسه بفرستد اما نه برای آینده و صلاحش بلکه شاید از غذا و پوشاکی که دولت به زین میدهد سودی به آنها برسد و راحتتر بتوانند از زیر بار مسئولیت یکی دیگر از کودکانشان شانه خالی کنند.
همه چیز در کفرناحوم سر جایش قرار دارد بازی بیکم و کاست بازیگران واقعیت داستان را چنان برای شما قابلباورتر میکند روایتی به شدت واقع گرایانه تا شاید لازم باشد بارها در طول فیلم به خود یادآوری کنید که این یک فیلم مستند نیست. بیشتر داستان تنها با نمایش خالصانهای از آنچه در زندگی شخصیتهایی مشابه به کاراکترهای فیلم وجود دارد، بیان میشود اما دیالوگها، فریادهای سرکوبشده و فروخوردهای است که بیشتر از هر زخمی، از درون شخصیتهایش را زجرکش میکند. مانند دیالوگهای پدر و مادر زین یا صحبتهای تلفنی زین با مجری تلویزیون. کاتارسیسی که بعد از دیدن کفرناحوم شامل حال مخاطب میشود، مانند درامهای پر از اشک و آه سطح پایین سینما تمی شعارگونه ندارد و مانند اخباری صادق بینندهاش را با آگاهکردن و تلنگرهایی محکم به قضاوت خود و جامعه جهانی وامیدارد.
مشخصات فیلم:
فیلمِ کفرناحوم (Capernaum) | کارگردان: نادین لبکی | محصول سال: 2018
اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد میکنیم مقاله معرفی فیلم بونسله را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مطالعه کنید.