شیرین،جذاب وآرامش بخش
درباره سریال عشق مدرن

سریال عشق مدرن

 

 نویسنده حنانه افشار هنرجوی مدرسه آرتسنس

فصل اول سریال ۸ قسمتی عشق مدرن Modern Love محصول شبکه آمازون و به کارگردانی و نویسندگی جان کارنی در ژانر کمدی رمانتیک، اقتباسی است از ستون هفتگی نیویورک تایمز به همین نام که هر قسمت، شخصیت‌ها و داستانی متفاوت و مخصوص به خود دارد که عشق و روابط انسانی محور اصلی آن است.این سریال پرستاره در سبکی واقع‌گرایانه و عامه‌پسند، عشق را تجربه‌ای همگانی، اجتناب‌ناپذیر، گاهی ساده و البته ضروری به تصویر می‌کشد که معنای زندگی بدان وابسته است. عشقی کاملن زمینی که خیلی وقت‌ها برای یافتن شکل حقیقي آن باید سفری به درون خود داشت. در ادامه به  نقد و بررسی سریال عشق مدرن Modern Love می‌پردازیم.

برخلاف سریال فیزیکال که در حالتی طنز گونه درتمام اپیزودها یک داستان مشترک را پیش می‌برد، هر قسمت از سریال عشق مدرن به موضوع، شخصیت‌ها، گرایش‌ها و داستانی ویژه اختصاص داده شده. در قسمت اول، عشقی پدرانه، نوعدوستانه و خالص را شاهد هستیم که بین دربان سخت‌گیر و مَگی، دختری موفق از نظر کاری، اما تنها از نظر عاطفی اتفاق می‌افتد. مَگی که همواره به دنبال یافتن عشق و فرد مناسب است و به توصیه‌های دربان مشکوک ساختمانش توجهی نمی‌کند، به سبب بارداری ناخواسته، از افراد سطحی پیرامونش کناره‌گیری می‌کند و با تصمیم به نگه داشتن فرزندش در نهایت، این عشق مادر و فرزندی او را به سمت عشق واقعی در فرد مناسب می‌کشاند.

 

سریال عشق مدرن-قسمت اول 4

 

قسمت دوم جایی است که کیوپید، خدای عشق یونان باستان، در قامت خبرنگار سمجی ظاهر می‌شود. زمانی که جولی، خبرنگار میانسالی که درحال مصاحبه با جاشوا، برنامه‌نویس موفقی که اخیرن یک برنامه دوست‌یابی طراحی کرده، کنجکاوانه از او درباره زندگی عشقی‌اش می‌پرسد، او ماجرای عشق در یک نگاهی را تعریف می‌کند که پس از گذراندن مسیری پرشور، به آزمونی غیرمنتظره می‌رسد که سبب می‌شود او ماهیت عشقش را زیر سوال ببرد و اکنون پس از گذشت مدتی، در رابطه‌ای سطحی تظاهر به عاشق‌بودن کند. اینجاست که جولی، همچون کیوپیدی مدرن خِرد و تجربه خود از عشق شکست‌خورده گذشته‌اش در اختیار او قرار می‌دهد. او همچون روشنگری است که راه درست را به جاشوا نشان می‌دهد و او را آگاه می‌کند که تجربه عشق فراتر از روایت‌های مرسوم و باور عام است.

 

سریال عشق مدرن-قسمت اول 3

 

در بیشتر اپیزود‌های این سریال علاوه بر کاراکترهای اصلی، شخص سومی نیز وجود دارد؛ یک خبرنگار، یک روانشناس، یک دوست، جمعی در مراسم ختم و ... .گویی بین شخصیت‌های همیشه مصاحبتی شکل می‌گیرد برای یافتن حقیقتِ عشق، اما در قسمت سوم و پنجم این مصاحبت درونی‌تر می‌شود.
قسمت سوم که شاید مهم‌ترین قسمت فصل اول باشد، جایی است که عشق فراتر از روابط میان افراد به تصویر کشیده می شود و به درون می رسد. لِکسی، وکیلی که از بیماری دوقطبی رنج می‌برد و همواره به علت آن از محیط و افراد پیرامونش و از همه مهم‌تر داشتن رابطه عاشقانه دوری جسته، برای حل مسائلش به مهم‌ترین مسئله انسان مدرن می‌رسد: رجوع به خویشتن. لِکسی که همواره در تلاش و تقلا برای کنترل خود و رسیدن به آرامش درونی بوده، به پذیرشی می‌رسد که با خودافشایی او را به رستگاری می‌رساند. او با قبول بیماری‌اش آزاد و رها در جامعه قدم می‌گذارد و جامعه نیز او را می‌پذیرد و او تعادل را در عشق به خود می‌یابد‌.

 

سریال عشق مدرن-قسمت اول 10

 

قسمت چهارم نیز ماجرای زوجی است با دو فرزند که مرد، همسرش را در کارهایش شرکت نمی‌دهد و همین سبب فاصله زیاد عاطفی میان این زوج شده. پس با نارضایتی زن، آن‌ها برای بهبود رابطه‌شان به جلسات مشاوره می‌روند. درست پیش از قبول پایان رابطه‌شان، هنگامی که شوهر اشتباهاتش را می‌پذیرد، با اعتراف به آن‌ها، همسرش نیز قبول می‌کند که برای نجات رابطه‌شان تلاش کند. زمانی که مرد شروع به اهمیت دادن به علایق همسرش می‌کند، زندگی همچون بازی تنیس تبدیل به مسابقه ای پایاپای می‌شود؛ مملو از همراهی و همدلی ِخستگی‌ناپذیر.

 

سریان عشق مدرن

 

ایپزود پنجم نیز همانند سوم، از رابطه میان انسان‌ها فراتر می‌رود. زوج جوانی که در ابتدای آشنایی به سبب آسیب دیدن ناگهانی و غیرمنتظره پسر، شب را در بیمارستان می‌گذرانند. دختر با لباس خونی و پسر بر روی تخت بیمارستان در آسیب پذیرترین حالتی قرار می‌گیرند که سبب اعتراف به حقیقت درونیشان می‌شود. قسمت ششم که حال و هوای آن شبیه به اپیزودهای سریال غرش Roar است که به مشکلات زنان در جامعه امروزی می‌پردازد، تلاش‌های دختری است جوان برای جایگزین کردن عشق از دست رفته پدر با رییس میانسالش که درنهایت او را به بلوغ عاطفی می‌رساند. اپیزود هفتم هم تقلای زوجی است برای به سرپرستی گرفتن بچه‌ای که مادرش جوانی است آرمانگرا، معترض و بیخانمان و قسمت آخر، عشق پیری است. زوجی پیر که در ماراتن زندگی ثابت می‌کنند هیچگاه برای عاشق‌شدن و عاشق‌بودن دیر نیست.

 

سریان عشق مدرن

 

کارنی به‌عنوان خالق، نویسنده، کارگردان و تهیه کننده در سریال عشق مدرن حضور دارد و علاوه ‌بر او که کارگردانی ۴ قسمت سریال را بر عهده داشته، تام هال، شارون هورگان و امی رسوم کارگردانی دیگر قسمت‌های فصل اول سریال عشق مدرن را بر عهده گرفته‌اند، که خود سبب تفاوت در فضا، دیدگاه و نگارش قسمت‌ها شده است.

تمرکز اصلی سریال عشق مدرن بر بررسی و تشریح رابطه‌های عاشقانه در دنیای مدرن است با چالش‌ها و دغدغه‌هایی که در همه آنها یافتن راه‌حل‌های مناسب، همگانی و ریشه‌ای اهمیت دارد؛ راه‌حل‌هایی که رویارویی با حقیقت، مواجهه با خویشتن، اعتراف به واقعیت و صحبت کردن از اصلی‌ترینشان است.

 

سریان عشق مدرن

 
از ویژگی‌های مثبت این سریال می‌توان به حضور ستاره‌ها و چهره‌های آشنای سینما و تلویزیون اشاره کرد که سبب ارتباط بیشتر مخاطب با کاراکترها می‌شود. یکی از نقاط ضعف سریال، سرعت بالای آن است به گونه‌ای که شاید به ویژگی‌های شخصیتی افراد به قدر نیاز پرداخته نمی‌شود. اما از طرفی این سرعت بالا نقطه قوتی نیز محسوب می‌شود. چرا که سرعت زندگی مدرن به قدری بالاست که از حد توان انسان فراتر رفته و همچنین، زمان کوتاه هر قسمت بر جذابیت آن افزوده است.
کاراکترهای این مجموعه، هر کدام نماینده افرادی هستند که به سبب سرعت بالای سریال معمولن برایمان خاص نمی‌شوند و پردازش تیپ شخصیت‌ها در مواردی سبب پیش‌بینی حرکات آنها می‌گردد. برای مثال در قسمت اول دربان سخت‌گیر، نماینده افراد بدبینی است که به دنیا و افرادش اعتماد ندارند و نمی‌توانند احساسات خود را ابراز کنند و عشقشان را پنهان و دور از دیده‌ها نگاه می‌دارند و یا در قسمت پنجم، جَزمین دختری است که با برانگیخته‌کردن حس حسادت به رابطه‌هایش آسیب می‌زند و راب نماینده افرادی است با اعتماد به نفس پایین، که خود را از عشق محروم می‌کنند چراکه هیچگاه برای هیچکس به اندازه کافی مناسب نیستند.

 

سریان عشق مدرن

 
عشق مدرن با وجود موضوع اصلیِ مشابه و وجوه اشتراکاتی در مجموع هشت قسمت انسجامی دارد اما با این وجود گاهی انسجام خود را از دست می‌دهد که خوشبختانه باعث از بین رفتن حال و هوای سرزنده و ساختار کلی و ضربه به آن نمی‌شود.
سریال توجه ویژه‌ای نیز به فضای مجازی به عنوان بخشی جدانشدنی از زندگی انسان‌های امروزه دارد؛ به گونه‌ای که بعضی عشق‌شان را در همین فضا می‌یابند. با تمامی مدرن‌بودن این عشق‌ها و دنیای امروز، پیوند‌هایی از سنت نیز احساس می‌شود که نمونه آن استفاده از فضاسازی و موسیقی کلاسیک است.

 

سریال عشق مدرن-قسمت اول 9

 
موضوع چشمگیر دیگر، آسانی و راحتیِ غیرواقعی و فانتزی گونه‌ای است که درآن جاری است. سادگیِ حل شدن، تغییرات ناگهانی و نتایج دلخواهی که گاهی به دور از واقعیت دنیاست و زیادی خوش‌بینانه اما قابل تامل. گویی به ما گوشزد می‌کند که زندگی با تمام پیچیدگی زمان‌هایی به راهکارها و اقداماتی ساده و پیش پا افتاده نیاز دارد؛ مانند زمانی که یک بیمار دو قطبی که خودش را از دیگران دور نگه می‌داشته با صحبت کردنی ساده و صمیمانه در مورد آن به رهایی می‌رسد یا رابطه‌ای در مرز نابودی با تلاشی اندک، جانی دوباره می‌گیرد و یا حمایتی دوستانه سبب سرزندگی می‌شود. شاید نوع نگرش ماست که راه‌حل‌ها را ملزم به پیچیدگی می‌کند.
با تمامی ویژگی‌های خوب و بد، عشق مدرن سریالی است شیرین، جذاب، آرامش‌بخش و قابل تعمق که جادوی عشق را به تصویر می‌کشد، جادوی عشقِ مدرن که همچون باران قسمت هشتم همگانی است و همه را دربرمی‌گیرد و ماحصل آن نه افول است و نه تنهایی بلکه تعالی و رشد فردی است. عشق مدرن با سادگیِ تمام مخاطب را با خود همراه کرده و خوش‌بینی و حالِ خوبِ جاری در سرتاسر سریال را به او نیز منتقل می‌کند.

اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد می‌کنیم مقاله معرفی سریال تد لسو را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مطالعه کنید.

Loading
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید