نوشته نوشا سعادتقرین هنرجوی مدرسه آرتسنس
آگوست ساندر عکاسی مستند گرا است که به عنوان یکی از معروفترین عکاسان پرتره در قرن بیستم شناخته میشود. او این عکس را در سال ۱۹۱۱ و ساعاتی پس از فوت یکی از فرزندانشان از همسر به همراه هردو فرزند زنده و مردهشان ثبت نموده وعنوان « همسرم در شادی و غم » را برای این تصویر برگزیدهاست. عکسی که نشاندهنده تعهدکاری فوقالعاده ساندر به عکاسی بوده و صد البته همین تعهد بسیار زیاد است که باعث موفقیت او در روایت داستان زندگی سوژههایش شدهاست.
رفتار آگوست ساندر با مدلهایش به گونهای بود که بین آنها هیچ تفاوتی قائل نمیشد و هنگامی که هرکدامشان در جلوی دوربین ساندر قرار میگرفتند دیگر نظرات و عقاید خود را بر آنها تحمیل نمیکرد و اینکارش به هرکس اجازه میداد تا به دور از تفاوتها با ژستهای خاص خود جلوی دوربین حاضر شده و بدین ترتیب تفاوتهایی که در تصاویر به وجود میآمد،ناشی از سطح طبقه اجتماعی، حرفه و مهمتر از همه ویژگیهای شخصیتی افراد بود.علاوه بر این با پیشرفت و تغییر شیوههای چاپ عکس از نگارههای محو تصویرگرایانه به چاپ روی کاغذ براق که باعث میشد تمام جزئیات سوژهها نمایان گردد، ساندر به تصاویر آرمانیاش میرسید.
او در این اثر، مادری با لباس و موهایی آراسته را به تصویر کشیده که در حالیکه دو فرزندش را در آغوش گرفته به دوربین خیره شده است. این زن که هیچ لبخندی در چهرهاش دیده نمی شود همسر خود آگوست سندر است و کودکانی که آنها را در آغوش گرفته،فرزندانشان هستند که یکی از آنها ساعاتی پیش زندگی را بدرود گفته است. نگاه مضطرب و غم آلود این زن، توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند. تصویر سر تا شانههای مادر درست در قابی که پشت سر او، به دیوار آویخته شده، قاببندی شده است و این اتفاق، اهمیت نگاه و چهره مادر در این تصویر را، دو چندان نمودهاست. از گوشه بالای سمت چپ قاب، نوری مبهم و به رنگ روشن، قابل رویت است که جلوهای آسمانی به عکس داده است. این نور،انگار روح فرزند فوت شدهای است که مادر در آغوش خود دارد. نیمه بالایی عکس، نور بیشتری نسبت به نیمه پایینی عکس دارد که این هم فضای روحانی عکس را تشدید کرده و شاید هم گواهی بر بیجان بودن یکی از کودکان است.
کودکی که در دست راست مادر قرار دارد، بیماربوده، اما هیچ نشانهای از بیماری در چهره بیجان کودک سمت چپی مشاهده نمیشود.
بر تن هر دو کودک لباس بلند سفید کفن گونه ایست، دهان نیمه باز و جسم لخت و بیحرکت و همچنین پوست بیروح کودک سمت چپ و هم چنین دستان ضعیف و چهره نیمهجان کودک سمت راست، دلیل غم سنگین مادر است .بالاتر بودن کتف چپ مادر شاید نشانی از سنگینی غم فوت کودک دارد،که با زحمت بیشتری در آغوش مادرش جای گرفته است.
اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد میکنیم مقاله کنکاشی نامتناهی را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مطالعه کنید.