نوشته هنگامه حیدری هنرجوی مدرسه آرتسنس
از چپ به راست کفشهای سفید و سیاه و روسریهای سیاه و سفید و دامن های روشن و تیره و موهای مدلدار و ساده، اینها نشانههای آن دو زن داخل عکس هستند.و غرور اولین چیزیست که من دراین تصویر دیدم، بخصوص در چهره زن سمت چپ که جوری نشسته است که شاید عکاس را لایق گرفتن عکس از او نمیداند .او زنی است جسور؛ این را از سفیدی کفشهایش میگویم. زیرا کفشهای سفید پاشنهدارش حسابی جلب توجه میکنند.او همچنین زن مرتبی است. موهایش را به صورت آراسته و احتمالن مد روز بالا دادهاست تا صورتش را که اعتماد بنفس در آن موج می زند، کشیدهتر و زیباتر نشان دهد.
او ابروهایش را باریک برداشته و لبهای قیطانی و ظریفی دارد که حتم دارم در آن زمان هوا خواههای خودش را داشته.ژاکت بافت طرحدار دلبرانهای پوشیده و زنجیر بی شک طلایی رنگی بر گردن خود آویخته است و دست روی دست گذاشته و بی تفاوت منتظر وقوع اتفاقی هر چند کوچک است.او بیشتر به خانمهای مجرد میماند.
و زن سمت راست، شاید او از حضور عکاس کمی کلافه شده و از انتظاری که میکشد خوشش نمیآید، او بیشتر از زن سمت چپ به خانمهای خانه میماند و گمان دارم آن دو دختر بچه نیز فرزندان این زن هستند. او با روسری سفیدی بر سر کرده، به همراه پیراهن ساده سفیدش و کفشهای سیاهی که برازنده یک زن خانه دار هستند،چندان جلب توجه نمی کند.
و اما دو دختر بچه که انگار آن دو زن را تکرار کردهاند،دخترک سمت راست با زن سمت چپ؛ او نیز روسری تیرهای به سر دارد، با پیراهن سفید آستین پفکی زیبا و جوراب شلواری سفید و کفشهای پاپیون دار که معمولن انتخاب هر دختر بچهایست و در پاهای کوچکش به خوبی به چشم میآیند .او نیز دست هایش را روی پایش گذاشته و با وقاری که زن سمت چپ هم داشت، به دوربین نگاه میکند.
و دخترک سمت چپ و زن سمت راست، دخترک روسری سفیدی بر سر کرده با پیراهن به ظاهر ساده سفید، دامن تیره و کفش های ساده ای که فکر نمیکنم هیچ وقت از مد بیوفتد. او نیز مثل زن سمت راست دست به سینه نشسته و پاهایش را روی هم انداخته و با حالت کلافگی به دوربین نگاه میکند.
گویی این چهار نفر در عکسی از کاتلین مکلافلین عکاس اهل رومانی تکرار شده اند اما تکراری، نه.
اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد میکنیم مقاله نقد عکس دیگری با عنوان این زن با خود صادق است را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مطالعه کنید.