نوشته امیرصالح شاپوریان،هنرجوی مدرسه آرتسنس
رولان بارت کتاب اتاق روشن را در حالی نوشت که در سوگ از دست دادن مادرش به سر می برد و چند ماه پیش از مرگ ناگهانیِ خود او، این کتاب ارزشمند منتشر شد؛ تاثیر این سوگواری بر محتوای کتاب اتاق روشن چنان بود که انگار این اتفاقِ احساسی، پایههای ساختارگراییرولان بارت را به لرزه درآورده بود و هرچند اندک، ولی پیشآگاهی از بنیان نظریات متاخرش را در این کتاب برای آیندگان باقی گذاشت.مباحث فلسفی در زمینه عکاسی پیچیدگیهای بسیار زیادی دارند و تحلیل و بحث کردن نظریات مختلف درباره عکاسی میتواند بسیار جذاب باشد. کتاب اتاق روشن از دو بخشِ کلی تشکیل میشود که در هر کدام با سلسله یادداشتهای کوتاهی درباره عکاسی یا مفاهیم مرتبط با آن روبهرو میشویم. همچنین این کتاب با دو ضمیمه در ابتدا و انتهای کتاب ارائه میشود. در بخش نخست، متنِ خلاصهای از مصاحبههای بارت و در انتهای کتاب هم نوشته ویکتور برگین در بابِ بازخوانی و رمزگشایی این کتاب قرار دارد. متن کتاب ساده، اما از ساختارِ نوشتاری پیچیدهای برخوردار است، گویی که با گفتگوی درونی نویسنده با خودش در منطقی وسواسی مواجهیم که این درونی بودن شاید دنبال کردن سیر مطالب کتاب را کمی دشوار کند.
بارت در اتاق روشن به مسأله مصداق عکس پرداخته است و نوئم عکس را آنجابودگی دانست به این معنا که عکس همواره گواهیست بر آنجا بودنِ مصداقِ عکس (یا عکاس) که از آن گریزی نیست و این را اتفاقی وحشتناک توصیف کرد و از این مسیر راه را به مفهوم پونکتوم گشود و تمایزش از استودیوم را شرح داد.
او درباره استدیوم میگوید: استدیوم اشاره به واکنش فرهنگی ما نسبت به عکسها یا به آن چیزیست که در مجموع از یک عکس میتوانیم بفهمیم دارد و باید با اصطلاح پونکتوم که ناظر بر غافلگیری ذهنی ما نسبت به عکسهاست، در تقابل قرار گیرد. بارت در این کتاب از دو نوع پونکتوم صحبت میکند: یکی به جزئیات مربوط است و دیگری به زمان. منظور از اولی جزئیاتیست که معنادار نمیشود، مازادی بر پیام عکس است و عکاس به آنها التفات نکرده. دومی تجربه غیرمنطقی ما از تقارن زمانی در برخی عکس هاست؛ مثال مشهور برای این دومی، پرترهای از یک زندانیست پیش از اعدام که در سلولش از او گرفته شده: «پونکتوم این است: او خواهد مرد و در همین حال، میخوانم: همینطور خواهد شد و همین طور شده است...»
رولان بارت در اتاق روشن درباره رابطه میان استدیوم و پونکتوم در عکس می گوید:
پونکتوم ، استودیوم را میشکند، یا میبُرد. اینبار من نیستم که آن را میجویم (آنگونه که من میدان استودیوم را با آگاهی مطلقم محاصره میکنم) بلکه خود عنصر است که از صحنه بیرون میآید، چون تیری پرتاب میشود و در من فرو میرود[...] پونکتومِ یک عکس، حادثه ایست که در من فرو میرود و زخمیام میکند، و هم کبودم میکند و همچنین دردناک است. [...] برای مشاهده و درک پونکتوم هیچ تجزیه و تحلیلی به کار نخواهد آمد [...] تاثیر پونکتوم مسلّم است اما نمیتوان جایش را معین کرد، [...] نافذ و در وضوح کامل است ولی در مکانی مبهم و نامشخص در درونم جای دارد؛ پرطنین اما خفه و گرفته است و در سکوت فریاد میکشد.
به بیان جان رایلی:« پونکتوم در برابر استودیوم، جزئی کوچک و غریب در بعضی عکسهاست که به ما زخم میزند و پاسخی شخصی و شاید نامتناسب با سایر اطلاعات و عناصر درون عکس را برمیانگیزد. آنچه این تجربه دیدن پونکتوم در عکس را برای ما ممکن میکند وضعیت غریب عکس است، این واقعیت که عکس یک تکه مومیایی شده زمان است، بخشی منجمد و قاب شده از فضا؛ اما همچنین بر اساس فهم بارت، اشارهگریِ عکس، یک قدرت کنایی به آن میدهد، یک قدرتِ بسط، نشاندن یک جزء به جای یک کل ابهام آلود. اینطور است که بعضی عکسها شمایل میشوند [...] بارت در ادامه کتابش توضیح میدهد که پونکتوم با میرایی مرتبط است: پونکتوم تجلی ناگهانی و دردناکی از شکنندگی ماست.»
اتاق روشن و دیگر نوشتههای بارت، شامل مباحث جذابی با رویکرد ساختارگرا و پساساختارگرا در زبانشناسی، نشانهشناسی، اسطورهشناسی و.... است که امروز مطالعه آن برای علاقمندان به عکاسی از واجبات است و راه را برای مطالعه آثار اندیشمندان همعصر و پس از خود میگشاید.
بارت، رولان.(1397). اتاق روشن (ترجمه فرشید آذرنگ). تهران: حرفه نویسنده (تاریخ انتشار زبان اصلی 1980)