هنگکنگ سال ۱۹۶۲ که در فیلم «در حال و هوای عشق»
In The Mood for Love به نمایش گذاشته شده، به گونهای شباهتهای بسیاری در بافت زندگی مردمانش با تهران امروز دارد، از آن جهت که همه تلاش بیوقفهای برای پیشرفت دارند اما نسل مسنتر آنها کماکان گذراندن زندگی به شکل سنتیتر را همچنان بیشتر میپسندند. در پی این زندگی پرسرعت، مفاهیمی مانند عشق کمتر میتوانند ظهور پیدا کنند چون نیاز به حضور، گذران وقت و انرژی برای درک طرف مقابل دارند. اما خواستههای کوتاه و گذرا راحتتر میتوانند نقاب عشق را به صورت بزنند. نقابی که همسر خانم چان و آقای چاو به صورت میزنند. شاید به همین دلیل در کل فیلم صورت آنها دیده نمیشود زیرا که هوس زودگذر آنها نمیتواند حال و هوایی از جنس عشق بسازد. شخصیتهای فرعی دیگر نیز با خیانت در رابطههایشان عشق بین دو شخصیت اصلی را کمیاب و با ارزشتر جلوه میدهند.
فیلم در همان سکانس اول تکلیفش را با مخاطب روشن میکند و ژانر درام واقعگرایانه را برای بیان داستانش برمیگزیند اما هرچه جلوتر میرویم جنبههای خیالانگیز فیلم بیشتر آشکار میشود، گرچه در ابتدا با نوشتهای کوتاه، فضای منحصر به فردش را که مشارکت همه جانبه مخاطب را میطلبد، معرفی میکند و به قول خانم چان « اگر انسان دقت کند میتواند جزییات را ببیند.»
فیلم، عشق را با انتزاعیترین نوع هنر یعنی موسیقی به گوش مخاطبش میرساند. صحنههایی که به صورت اسلوموشن لحظههایی از زندگی شخصیتها را نشان میدهد که در عین عادی بودنشان، یکی از قویترین احساساتی در آنها شکل میگیرد که شاید هیچوقت برای خودشان یا دیگران تکرار نشوند و با نماهای مکرر از ساعت بر این تاکید میشود. ساعتی که استعارههای دیگری مانند مدت زمان کوتاه عشق آنها را نیز در بر دارد. کارگردان با تمام نبوغش تلاش میکند در عین اینکه میخواهد بگوید که ممکن است چنین داستانی در هر زمان و مکانی برای دو نفر اتفاق بیفتد، نماها و تدوینش را به گونهای ارایه دهد که شاید تنها در دید دوربین او و چیدمان خاصش، چنین عشقی بتواند تجسم یابد.
پالتهای رنگی نماها با الهام از یک زندگی نرمال شروع میشوند و با اوج گرفتن عشق دو شخصیت، به سمت رنگهای گرمتر میروند تا جاییکه چشمان مخاطب را با رنگ قرمز غالب در اولین سکانس از هتل، پر از شور عشق میکند. عشقی که بیتوجه به عرف و تعهدات اخلاقی و یا هر چیز دیگری، ظهور پیدا میکند و با انتخابهای اشخاص شکوفا یا در نطفه خفه میشود.
یکی از جذابترین تمهیدات فیلم، بازی دو شخصیت اصلی به جای دو همسر خیانتکارشان و سعی در درک آنهاست که مدام جای خود را با شخصیت آنها تغییر میدهند که در قالب نمایش میتوانند تا حدی دیوار عرف و تعهداتشان را کنار بگذارند و به عشقی که بینشان در حال شکل گرفتن است اجازه نفس کشیدن بدهند. نمود بصری آن را نیز در فیلمبرداری به غایت زیبای فیلم میتوان دید که رابطه بین دو شخصیت را پا به پای موسیقی، بهتر در حافظه مخاطب حک میکند. سکانس آخر فیلم نیز مقدسترین مکان یعنی معبد بودایی را برای حفاظت از عشق آنها انتخاب میکند. شاید بتوان با سازندگان فیلم در حال و هوای عشق همدل شد و عشق را تنها گوهر باقیمانده از زندگی کوتاه انسان در این زمین دانست.
در حال و هوای عشق
محصول سال ۲۰۰۰ / کشور چین / کارگردان، نویسنده و تهیه کننده: وونگ کار وای/ موسیقی: مایکل گالاسو - شیگرو اومه بایاشی
اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد میکنیم مقاله معرفی فیلم زن پرتغالی را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مطالعه کنید.