تنها در میانه
درباره سریال غرش Roar

 
 

 

Roar Tv Series (11)

نوشته حنانه افشار هنرجوی مدرسه آرتسنس
سریال غرش (Roar)، سریالی ۸ قسمتی است محصول محصول اپل تی‌وی در سال ۲۰۲۲ که بر اساس کتابی به همین نام نوشته «سیسیلیا اهرن» ساخته شده است. این سریال آنتولوژی در هر قسمت داستان زنی را به شکلی خاص و عجیب روایت کرده، زنی که به تنهایی با مسائل و مشکلاتش در دنیای امروز دست و پنجه نرم می‌کند.
هر قسمت از این سریال با عنوانی مشخص شروع می‌شود، عنوانی که خط اصلی داستان را برای مخاطبان بیان می‌کند و به نوعی، خلاصه هر قسمت نیز هست: «زنی که ناپدید شد»، «زنی که عکس‌ها را خورد» و... 

با اینکه مانند سریال عشق مدرن موضوع هر قسمت این سریال متفاوت از قسمت‌های دیگر است، اما وحدت و انسجامی در نوع رویکرد و ایده اصلی آن در تمامی قسمت‌ها وجود دارد، رویکردی که در طی آن این سریال قرار است جنبه‌های مختلف زندگی زنان را به گونه‌ای انتزاعی به تصویر بکشد. لحن هر قسمت سریال متناسب با ژانر و موضوع آن انتخاب شده است. ریتم سریال تند است و قسمت‌ها کوتاهند اما با این وجود از گیرایی و اثرگذاری‌شان کاسته نشده. از نقاط قوت این سریال می‌توان به بازیگران، انتخاب موسیقی، رنگ و طراحی نور و طراحی صحنه هر قسمت اشاره داشت و نماد‌های استعاره‌ای و جالبی که از مهم‌ترین اجزای داستان در هر اپیزود به حساب می‌آیند. علاوه بر این‌ها این سریال سعی کرده تصویری مناسب از مردان نمایش دهد و تفاوت آن‌ها با زنان را هم در نظر بگیرد و به نوعی مردان و زمان را درمقابل هم قرار ندهد.

 

Roar Tv Series (8)

 

درقسمت اول، زنی که ناپدید شد، شخصیت اصلی، زنی است سیاه پوست که پس از منتشر کردن کتاب زندگی نامه خود، به موفقیت بزرگی دست یافته و اکنون هالیوود می‌خواهد از کتابش یک فیلم بسازد. همه چیز خوب پیش می‌رود تا زمانی که او با مدیران کمپانی مخالفت می‌کند و در این مخالفت سعی دارد تا از عقاید و نظرات خود دفاع کند. ناگهان دیگر کسی او را نمی‌بیند و از نظرها ناپدید می‌شود. در این قسمت به صورت غیر مستقیم به مشکلاتی که سیاه پوستان در دنیای نژاد پرستانه و البته رو به بهبودِ امروز مواجه می‌شوند نیز اشاره شده است.  
 

Roar Tv Series (4)

 

 «زنی که عکس ها را خورد»، با بازی نیکول کیدمن، ماجرای سفر زنی است که می‌خواهد از مادر بیمارش مراقبت کند. هر عکس برای او به قدری واقعی و زنده است که او را به همان زمان و مکان می‌برد؛ انگار تمامی لحظات، زنده در برابرش حضور دارند و آدم‌ها به‌ همان شکل گذشته هستند. عکس‌ها، مکان‌ها، خاطرات و افرادی که دیگر مادرش به خاطر ندارد و روزی خودش هم آن‌ها را از یاد خواهد برد.
 
 
Roar Tv Series (10)

 

 قسمت سوم، با عنوان «زنی که روی قفسه نگه داری می‌شد»، ماجرای زنی است که در تمام زندگی تنها به خاطر زیبایی ظاهری دیده شده و گویا برای دیگران ارزشش تنها در همان خلاصه می‌شود؛ هیچ گاه کسی او را به خاطر هوش، عقاید، سلایق و چیزهای دیگر ندیده و اکنون پس از خستگی روحی و تنهایی که گویی هیچگاه آنگونه که باید پر نمی‌شود، بر روی قفسه‌ای مانده و آنقدر آنجا بوده که مسیر پایین آمدن از آن مانند یک چاه بزرگ و طولانی‌ در برابر چشمانش کش می‌آید و او را پایین می‌کشد اما خروج از آن آنقدر زیباست که با موسیقی و رقص او را به زندگی برمی‌گرداند و قدرت تغییر را در او زنده می‌کند.

ایپزود بعدی با عنوان «زنی که جای گاز روی بدنش پیدا کرد»، بیانگرتصویری است از مادران شاغل که عذاب وجدان کار در بیرون و نبودن درکنار فرزندانشان آن‌ها را رها نمی‌کند. برای شخصیت اصلی این قسمت هرگاز استعاره‌ای است از لحظه‌ای که حضور در کنار آن‌ها را از دست داده و ترس‌هایش او را رها نمی‌کنند و گویی احساسات درونی اش راه خود را به بیرون پیدا می‌کنند و بر روی بدنش نمایان می شوند.

 
Roar Tv Series (5)
 
 قسمت پنجم، نمایش فانتزی گونه‌ایست از خشونت عاطفی، روابط آزاردهنده‌ و نامناسب. دختری که پدرش را از دست داده، تنها دوست و تکیه‌گاهش در خانواده‌ خواهر باردارش است که او نیز رابطه عاطفی موفقی پیدا نمی‌کند. او که هر روز به پارک می‌رود تا برای امتحان ورودی رشته پزشکی درس بخواند روزی با اردکی سخنگو آشنا می‌شود، اردکی باهوش، صادق، جذاب و دوست داشتنی که سطحی نیست و با مهربانی حرف‌هایی متفاوت و امید دهنده به او می‌زند تا جاییکه ملاقات با این اردک به انگیزه تازه زندگی دختر تبدیل می‌شود. اما زمانی که زندگی روی دیگر خودش را نشان می‌دهد اوضاع تغییر می‌کند؛ اردک به تلاش های او دیگر پاسخ‌ نمی‌دهد، زمانی که خسته می‌شود با بد دهنی و بداخلاقی او را از خود می‌رنجاند و به او آسیب می زند، او را از خواهرش دور کرده و حتا باعث می‌شود که به امتحانش هم نرسد.  این اردک نمادی است متفکرانه از افراد کنترل‌گر و آسیب‌هایی که به فرد مقابل در رابطه وارد می‌کنند و خشونت عاطفی‌ای که جراحت آشکاری ندارد و گاهی برای رهایی از آن، تنهایی نمی‌توان کاری کرد و باید از دیگران کمک گرفت.
 
 
Roar Tv Series (6)

 

 قسمت ششم اما موضوعی جنایی دارد. آلیسون بری در اپیزود «زنی که معمای قتل خود را حل کرد»، پس از یک سفر تنهایی برای یافتن خود، مرده در جنگل پیدا می‌شود و هیچ یک از دو کارگاهی که مسئول هستند، علاقه‌ای به یافتن حقیقت در زمینه مرگ او ندارند. به دلیل ظاهر، خانه و... او را قضاوت‌ می‌کنند و فرضیه‌هایی نامناسب درباره دلیل مرگش ارائه می‌دهند. حتا پیگیری‌های  پلیس محلی زنی که او را یافته‌است را نادیده می‌گیرند و گاهی تمام ذهنشان مشغول درگیری‌های شخصی‌شان است. این قسمت، خشم و نفرتی که در بعضی افراد جامعه جای گرفته و قدرتی که انگار آن‌ها را از آسیب زدن به دیگران منع نکرده به زیبایی نمایش می‌دهد، خشونتی که گاهی ساده از کنارش در فیلم‌ها، بازی‌ها و مسائل روزمره رد می‌شویم اما اینکار عادی سازی‌ای به همراه دارد که نادیده گرفتنی نیست. 
 
 

Roar Tv Series (12)

 
 بهترین قسمت این سریال شاید ایپزود هفتم باشد، زوجی مهاجر که در میانسالی تحمل یکدیگر برایشان سخت شده و زن، همسرش را پس می‌دهد! این ایپزود به گونه‌ای جدید، مسیر زندگی و ازدواج با تمامی تلاش‌ها، تحمل‌ها، تفاوت‌ها را نشان می‌دهد که گاهی روزمرگی و تکرار، شادی و عشق را کمرنگ کرده و هر دو طرف یک رابطه فراموش می‌کنند که درکنار هم بودن یعنی چه.
 قسمت پایانی‌ اما ادای احترامی است به زنان پیشرو، در گذشته‌ای نه چندان دور که برای یافتن جایگاهشان تلاش کرده‌اند و دوستی‌ها و درکنار هم بودن‌هایی که معنای زندگی را برای هر کسی پررنگ تر می‌کند.
 
 

Roar Tv Series (9)

 
درنهایت، سریال غرش گاهی با گام‌های تند و گاهی کند به سوی هدفی قدم برمی‌دارد که همیشه آن را کامل نمی‌کند و با ایده‌های جدیدی که ارائه می‌دهد، بیننده را به تفکر وا می‌دارد و دریافت شخصی او را هم درنظر می‌گیرد. البته که مسائلی از این دست شاید به مدت زمان بیشتری برای بررسی تمام ابعادشان نیاز داشته باشند و سریال غرش مانند تلنگری است بر آن‌ها.
در پایان باید گفت که سریال غرش، سریالی است انتزاعی در وصف زنان دنیای امروز و پیچیدگی‌هایی که در طول زندگی در روابط کاری و خانوادگی با اطرافیانشان با آن‌ها روبرو می‌شوند. این سریال با استعاره‌ها و تشبیهاتی ساده و خاص و همچنین با لحنی شاد و رویا گونه که در سراسر آن جریان دارد، تماشاگرش را به ادامه دادنش دعوت کرده و با لحنی کمدی و ساده حقایق زندگی زن امروز را برایش بیان می‌کند.

 

اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد می‌کنیم مقاله نقد و بررسی سریال فیزیکال را هم بر روی سایت مطالعه کنید.

 
 
ریحانه نوایی
۱۴۰۳/۰۶/۱۸
5
0
0

مشتاق شدم که زودتر این سریال رو تماشا کنم مرسی بابت معرفی


تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید