از بدن گسستگی
درباره اثر Performance Still /Roadworks از مونا هاتوم

 
اثر Performance Still /Roadworks از مونا هاتوم
 
نوشته شیما پازوکی هنرجوی مدرسه آرتسنس 
مونا هاتوم متولد بیروت در سال 1952 از والدینی فلسطینی و بزرگ شده در لندن، هنرمندی که هرگز موفق به داشتن مدارک شناسایی لبنانی نشد و در نهایت هم با شروع جنگ داخلی لبنان در 1975 مجبور به اقامت دائم در لندن شد. او تحصیلاتش را در رشته طراحی گرافیک به پایان رساند و مدام در سفر بود. هاتوم گستره متفاوتی از مفاهیم را از طریق چارچوب‌های نظری مختلف بررسی می‌کرد. مفاهیمی چون دغدغه زنان، مهاجران و آسیب دیدگان خشونتهایی اعم از جنگ یا تبعیض نژادی و جنسیتی. کارهایش گاه مانند تچینگ هشیه نقدیست بر سیاست، گاه مانند آثار مارینا آبراموویچ تفسیریست مبنی بر توصیفات بدن و اغلب درونمایه‌ای قوی دارد از محدودیتهای دنیای درونی انسانها. ویژگی خاص آثار او استفاده از مواد و اشکالیست که حس صمیمیت و نزدیکی در مخاطب بر می‌انگیزد. واژه‌های جنگ، خانه، مهاجرت، تبعید و صلح کلید واژه‌های آثار اوست.
هاتوم در سال 1985 یک پرفورمنس یک‌ساعته اجرا کرد به نام Roadworks  از این اجرا یک ویدیوی شش دقیقه‌ای در چند نمایشگاه پخش شد و سپس ده سال بعدتر یعنی 1995 او تکه‌ای از این ویدیو را به شکل عکس درآورد  و نامش را Performance Still  گذاشت .این عکس روی ورقه آلومینیوم چاپ شد و در گالری بریکستون، جایی که کل ماجرا آغاز شده بود، قرار گرفت. این تغییر و تحول به نوعی نشانگر تغییر ذائقه مخاطب و رویکرد هنرمند در طی ده سال و از طریق مدیا های مختلف است.

 

اثر Performance Still /Roadworks از مونا هاتوم

 
چگونگی تولید این اثر مربوط میشود به یک نمایش گروهی سه هفته ای در گالری بریکستون که ده هنرمند از جمله مونا هاتوم در داخل گالری آثاری به نمایش گذاشته بودند و به پیشنهاد یکی از اعضای گروه برای جذب بیشتر مخاطبان تصمیم بر این شد که هر روز یکی یا چند نفر از اعضای گروه پرفورمنسی در فضای خارج از گالری اجرا کنند. 
هاتوم در اولین اجرای انفرادی خود لباس کار سرتاسری مشکی بر تن کرد و نیم چکمه های دکتر مارتین را با بندهایش به پاهای خود گره زد و شروع به راه رفتن در منطقه بریکستون کرد، خیابان را پیمود و به گالری بازگشت. رویکرد کلی این نمایشها بدون اعلام قبلی و عمومی بود تا در سکوت، پدیده‌ی " هنر عمومی" را شکل دهند و مخاطب بیشتری جذب کنند. علت اصلی انتخاب آن خیابان مدل ترکیب جمعیتی ساکنینش بود کارگران، سیاهپوستان و دریانوردان کاراییب. فضایی کارگری با اعتصابات و اعتراضات روزانه و زد و خورد‌های متعدد، یورش گاه و بیگاه پلیس در پی سیاهان که از قضا در یکی از این حملات  در سال 1985زنی سیاه پوست به ضرب گلوله پلیس کشته شده بود .

 

 

اثر Performance Still /Roadworks از مونا هاتوم

 
هاتوم درباره این کار می‌گوید می‌خواستم افرادی از اقشار دیگر که با هنر ارتباط ندارند شاهد این اجرای خیابانی باشند و دیگر اینکه این جماعت که انگار از بطن جامعه رانده شده بودند برای من یادآور سرزمین زادگاه والدینم بود و همینطور اتفاقی که برای من افتاد که دولت لبنان به من کارت شهروندی نداد هر چند متولد آن سرزمین بودم، چیزی شبیه رانده شدن از خاکی که به آن تعلق داشتم.
او می‌گوید چکمه‌های سیاه نمادی از جنبش پانک بود و همچنین گروه های نژاد پرست آن دوران و از همه مهمتر نماد پلیس بود، نیروی سرکوبگر.در تصویر کراپ شده از آن ویدیو، اثری از فضای آن خیابان نیست. ترکیب دوگانه شکنندگی کف برهنه پاها و زمین سخت و ناهموار و سنگینی چکمه‌هایی که از عقب به گردن باریک پاها گره خورده و کشیده می‌شود یا می‌کشد. نقطه ای استعاری. پاهایی که حرکت می‌کنند هر چند سنگین و کند و با مرارت اما به هر حال رو به جلو میروند و این نیروی بازدارنده همه جا و در همه حال از قفا به دنبالش است.
اما حالا تصویر جدا شده از متن اصلی، پیامی  به بیننده می‌دهد که دیگر وابسته به زمانی خاص نیست و به طور عمومی، نمایانگر کنترل و اجبار است.
شکل نهایی این اثر حتا دیگر شبیه عکس نیست بیشتر به مجسمه‌ای میماند تکیه داده شده به دیوار نزدیک پیاده روی گالری تا سمبلی باشد خارج از هر قالبی. انگار این پاها آیینه‌ای هستند که پاهای مخاطبین در آن باز می‌تابد. انگار فراخوانی هستند به حرکت در جهت خلاف اجبار‌ها.

 

اثر Performance Still /Roadworks از مونا هاتوم

 
در سال 1990 هاتوم در خصوص تغییری که در نحوه ارائه آثارش رخ داده بود چنین می‌گوید: در ابتدای کارهای نمایشی‌ام فکر می‌کردم باید در مرکز کارم باشم و پیامی خاص به مخاطبم بدهم اما حالا در چیدمان‌هایم تلاش می‌کنم که مخاطب را در مرکز یک فضای نیمه واقعی/ نیمه جادویی قرار دهم تا تجربه‌ای ملموس تر و بی واسطه‌تر از اثر هنری داشته باشد.
در واقع مشخص نیست که آیا ابتدا پیام و دیدگاه هاتوم تغییر کرد که او را به استفاده از مدیا‌های دیگر سوق داد یا بهره جستن از مدیا های مختلف به او این امکان را داد تا پیام و نقطه ایستایی خود را در آثارش تغییر دهد. هر چه که بود Performance still  در کارهای بعدی او تم غالب آثارش شد، به نوعی انگار امضای هاتوم بود در تمام تولیدات هنری‌اش.

 

اگر این مطلب را دوست داشتید پیشنهاد می‌کنیم مقاله خوشحالم که خوشبینم که درباره آثار پیپیلوتی ریست هست را هم بر روی وبسایت مدرسه آرتسنس مطالعه کنید.

 
 
 
زیبا
۱۴۰۳/۰۹/۰۱
3
0
0

بسیار جالب و قابل اعتنا و تفکر در مورد کل اجرا ، بود و من فکر میکنم که از این ببعد به مسایل با دید عمیق تر و ریز بینانه تر نگاه خواهم کرد . سپاسگزارم


تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید